به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار به نقل از خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، به نقل از شبکه تلويزيوني الميادين، بشار اسد، رئيس جمهوري سوريه خطاب به حاضرين گفت: امروز با ناراحتي به سوريه و ملتمان نگاه ميکنيم. خيابانهاي سوريه امنيت خود را از دست دادهاند. وطن براي همه است و همه از آن دفاع خواهيم کرد.
وي افزود: الان سختي و دشواري کشور را فرا گرفته و امنيت و آسايش از کشور رفته است. امروز در حالي کنار هم هستيم که مادرها کودکانشان را از دست دادهاند و خانوادهها آواره شدهاند و اگر اين مساله در کشور احاطه پيدا کرده تنها ناراحتي براي آن کافي نيست، بلکه بايد کاري انجام داد. رخدادهاي سوريه فرصت را براي تبديل اين کشور به زمين مبارزه تروريستها فراهم کرد. اطمينان داريم که بيشتر تروريستها افکار القاعده را با خود همراه دارند.
رئيسجمهور سوريه تصريح کرد: مقاومت و حرکت ملي گسترده سوريه را از بحران کنوني خارج ميکند.درگيري سوريه درگيري ميان کشور سوريه و دشمنانش و شهروندان با کساني است که آنها را تحريم و از آرامش محروم کردهاند. آيا درگيري ميان سوريه و دشمنانش براي يک صندلي و منصب است؟ انقلاب سوريه انقلاب ملت است نه کساني که از خارج وارد کشور شدهاند.
بشار اسد تاکيد کرد: سوريه هرگزفرو نميپاشد.
رئيسجمهور سوريه افزود: پس از شکست گروههاي مسلح تکفيريها پيشرفت کردند، انديشه تکفيري از خارج وارد سوريه شد. سوريه هرگز خواست غرب را نميپذيرد و اين همان چيزي است که غرب را آزار ميدهد.
اسد با اشاره به موضع روسيه، چين و کشورهاي بريکس در مخالفت با دخالت در امور داخلي ديگر کشورها گفت: از ايران، چين و روسيه به خاطر تلاش براي ممانعت از دخالت در امور داخلي سوريه تشکرميکنم.
وي گفت: هرگونه راهکاري بايد با در نظر گرفتن عوامل داخلي، منطقهاي و بينالمللي پيشنهاد شود.
اسد ادامه داد: ما با دشمني وحشي و بيرحم از خارج روبرو هستيم. درگيري در سوريه، درگيري ميان داخل با خارج از اين کشور يعني درگيري ميان استقلال سوريه و کساني است که قصد سلطه بر سوريه را دارند. ما با جنگي تمام عيار روبرو هستيم اما از خود و وطن دفاع ميکنيم. اگر از همان ابتدا راهکار سياسي را برگزيديم به اين معنا نيست که از خود دفاع نميکنيم ما از همان روز اول از راهکار سياسي صحبت کرديم اما شريکي براي آن نيافتيم. شريک مذاکره بايد کسي باشد که به مذاکره تمايل دارد نه کساني که از خارج براي ضربه زدن به سوريه توطئه ميکنند. راهکار سياسي بايد راهکاري باشد که مبارزه با تروريسم را شامل گردد. ما با کساني که براي منفعت سوريه تلاش ميکنند شريک هستيم.
وي طرح خود براي حل بحران سوريه را چنين ذکر کرد: 1- تعهد کشورهاي ذيربط مبني بر متوقف کردن کمکها به گروههاي مسلح و توقف عمليات تروريستي اين گروهها در سوريه 2- تدوين منشور ملي جديد 3- برگزاري رفراندوم 4- تشکيل دولت جديد سوريه براي نظارت بر انتخابات پارلماني 5- تشکيل پارلمان جديد و تدوين قانون اساسي جديد
اسد همچنين برگزاري کنفرانس ملي گسترده براي کنار گذاشتن تروريسم را خواستار شد.
رئيسجمهور سوريه در ادامه اظهار داشت: بندي که در توافقنامه ژنو به دوره انتقالي اشاره دارد نامفهوم و گنگ است. مرحله انتقالي در حقيقت انتقال بيثباتي به ثبات است. ما نميخواهيم کسي از خارج چيزي را به ما ديکته کنند که مجبور شويم انجام دهيم. سوريه نصيحت ميپذيرد اما ديکته و استبداد را هرگز.
اسد گفت: وضعيت سوريه دردناک است. من از ملت سوريه هستم و باقي خواهم ماند. پستها همه از بين ميروند اين وطن است که ميماند. اين خون شهيدان سوريه است که از وطن و منطقه حمايت ميکند و خون شهدا بهار دروغين غرب را به پاييز کشاند. بهار عربي در سوريه همچون حباب است. سوريه براي کسي نيست که به مبارزه با آن برخاسته بلکه به کسي تعلق دارد که از آن دفاع ميکند.
* متن کامل سخنان بشار اسد به شرح زير است:
فائق آمدن بر وضعيت کنوني جز با به کارگيري توان ملت و تمامي شهروندان سوري ممکن نيست. همه ملت سوريه در قبال وضعيت موجود مسئول هستند چرا که سوريه متعلق به همه است و همه بايد با هر وسيلهاي که ميتوانند از آن دفاع کنند و هر شهروند آگاهي ميداند که در صورتي که از کشورش دفاع نکند سوريه به سوي نابودي خواهد رفت.
برخيها در دام غربيها و فتنهگران افتادند و برخيها نيز ميپندارند درگيري که در سوريه در جريان است جنگ دولت با مخالفان بر سر قدرت است اما همگان بايد بدانند آنچه که در سوريه امروز ميگذرد جنگ ميان وطن و دشمنانش است؛ جنگ ميان شهروندان سوري و تروريستها. جنگ ميان ملت و کساني که نان ملت را ميدزدند. آيا به اين افراد ميتوان گفت مخالف و اين جنگ را ميتوان جنگ بر سر قدرت ناميد؟ آنها دشمن ملت هستند. دشمن ملت دشمن خداست و جايگاهشان در جهنم.
آنها ابتدا نيتهاي خود را با پوششي مسالمتآميز مطرح کردند و سپس دست به اسلحه بردند و آرام آرام حملات وحشيانه خود را گسترش دادند و قصد دارند با ترور از ملت سوريه انتقام بگيرند و با اين وجود اقدام خود را انقلاب ناميدند. انقلاب نيازمند تفکر، رهبري و ملتي است که از آن حمايت کنند. اما آيا اقدام آنها از حمايت کسي جز خارجيها برخوردار است؟ و آيا ميشود اقدام آنها را انقلاب ناميد؟!
سوريه با حمله بيسابقهاي از سوي تکفيريها و حاميان آنها روبه روست. ورود تکفيريهاي حامل تفکر القاعده به سوريه خطرناک است اما ورود تفکر آنها به جامعه سوريه بسيار خطرناکتر است و بايد مانع از آن شد. آنها جز قتل و کشتار چيزي نميشناسند و خود را طرفداران اسلام ناميدهاند در حالي که هيچ بويي از اسلام و دين نبردهاند.
تروريستها در افغانستان با حمايت غرب و پول برخي کشورهاي عرب به وجود آمدند و پس از آن در تمامي جهان منتشر شدند و حتي به جوامع غربي نيز نفوذ کردند و غربيها براي اينکه از شر آنها مصون بمانند سوريه را مکان خوبي براي آنها ديدند و با شيوههاي مختلف آنها را روانه سوريه کردند و بنا به آمار موسسات غربي اکنون بيشتر تروريستهاي تکفيري در سوريه به سر ميبرند، اين مسالهاي است که نشان ميدهد غربيها براي خلاص شدن از تروريستها آنها را روانه سوريه ميکنند.
به وجود آمدن بحران در سوريه دلايل خارجي نيز دارد، برخي کشورهاي منطقه خواهان تقسيم سوريه هستند تا اهداف خود را دنبال کنند و برخي نيز ضعيف شدن سوريه را ميخواهند و کشورهاي نوظهوري هستند که به دنبال به دست آوردن جايگاهي در تاريخ ميگردند چرا که اين کشورها از ابتدا از داشتن چنين جايگاهي محروم بودهاند اما آنها بايد بدانند که سوريه و ملت آن قويتر از آن است که با اين اقدامات شکست بخورد.
همه خوب ميدانند سوريه نيرومند است و توصيههاي کسي را قبول نميکند اما حاضر است نصايح خيرخواهانه را بپذيرد؛ جامعه جهاني تنها غرب نيست و بسياري از کشورها از جمله چين، روسيه، ايران و کشورهاي عضو بريکس از ما طرفداري ميکنند و ما از آنها به خاطر حمايت از استقلال و حاکميت سوريه تشکر ميکنيم. حل و فصل بحران سوريه جز با در نظر گرفتن عوامل داخلي، منطقهاي و خارجي آن محقق نميشود. ما در مقابل يک جنگ تمام عيار قرار داريم، جنگي که از سوي دشمنان خارجي حمايت ميشود و مقابله با آن بسيار سختتر از شرکت در جنگهاي کلاسيک است و يقينا هزينه بيشتري نيز به دنبال دارد. اما ما بايد براي آن آماده باشيم و براي رويارويي با دشمنان آمادگي نيز داريم.
حل و فصل بحران سوريه با اصلاحات سياسي و برقراري امنيت در جامعه محقق ميشود و اين دو بايد در کنار هم مورد توجه قرار بگيرد چرا که بدون وجود امنيت، اصلاحات معني ندارد. دفاع از امنيت کشور وظيفه ملي دولت است و ما در دفاع از ملت و کشور به هيچ وجه کوتاهي نميکنيم. ما از ابتدا گفتهايم خواهان حل و فصل سياسي هستيم اما اين بدان معنا نيست که از کشور دفاع نميکنيم و امنيت کشور را رها خواهيم کرد. ما براي اداره کشور به دنبال شريکي بوديم و طرفداري از حل و فصل سياسي بحران نيز به همين خاطر بود. اما اگر اين شريک پيدا نشد به اين معني نيست که ما خواهان وجود شريکي براي اداره امور نيستيم.
بگذاريد سادهتر بگويم، کسي خواستار ازدواج است اما به دلايل مختلف اين امر از طرف مقابل رد ميشود. اين مساله به آن معنا نيست که طرفي که درخواست ازدواج داده ميل به ازدواج ندارد.
اينکه برخيها ميگويند دولت سوريه ميخواهد به شکل امنيتي بر اوضاع سيطره يابد، دروغ است. برخيها خواستار حل و فصل سياسي اوضاع هستند و برخيها نيز خواستار پايان دادن به شرايط کنوني به شکل امنيتي هستند. اما بايد بحران سوريه از جنبه اجتماعي نيز مورد توجه قرار بگيرد. ما با کسي مذاکره ميکنيم که بنده ديگران نباشد و ويراني سوريه را در دستور کار خود قرار نداده باشد. تکفيريهايي که جز خشونت نميفهمند و رهبران کشورهايي که ميدانند خروج سوريه از بحران کنوني موقعيت آنها را متزلزل خواهد کرد جايگاهي در گفتوگوهاي ما ندارند. اين غربيهاي استعمارگر هستند که درهاي گفتوگو را بستهاند اما ما با وجود اين حاضريم با همه حتي مخالفان خود مذاکره کنيم؛ کساني که وطنشان را نميفروشند و سلاح را بر زمين ميگذارند. مذاکرات با مخالفان بايد بر پايه حاکميت، وحدت و استقلال سوريه باشد و اينکه هيچ گونه دخالتي در امور داخلي سوريه انجام نشود و مذاکرات با رهبري سوريها و براساس اساسنامههاي سازمان ملل باشد.
حل و فصل بحران سوريه تنها با وجود اين شرايط محقق ميشود. کشورهاي منطقهاي کمکهاي تسليحاتي و مالي خود به گروههاي تروريستي را پايان دهند و گروههاي مسلح مخالف دولت نيز که عليه کشور دست به اسلحه بردهاند به اقدامات خود پايان دهند؛ آوارگان سوري به مناطق خود باز گردند و در آن شرايط ارتش سوريه نيز به عمليات خود عليه گروههاي تروريست پايان ميدهد.
کشورهاي همجوار نيز بايد در زمينه وضعيت جاري در سوريه با دولت به توافقهايي برسند به ويژه در زمينه کنترل مرزها و ورود و خروج کالا و افراد از مرزهاي مشترک و پس از آن برگزاري نشستي گسترده با شرکت تمامي گروههاي سوري براي حل و فصل بحران در سوريه.
بايد نشستي فراگير با حضور تمامي مخالفان و موافقان دولت برگزار شود و در پايان آن اساسنامهاي ملي که آينده سياسي سوريه را ترسيم خواهد کرد تنظيم شود و سپس اين اساسنامه به همه پرسي گذاشته شود چرا که اين ملت سوريه هستند که در نهايت بايد تصميم گيري کنند. پس از همه پرسي دولت انتقالي تشکيل شود که تنظيم قانون اساسي جديد و برگزاري انتخابات پارلماني را برعهده بگيرد و با روي کار آمدن پارلمان آن وقت دولت سوريه تشکيل شود و زندانيان سوري با عفو عمومي آزاد شوند اما زندانياني که حق شهروندان سوري را پايمال کردهاند بايد از طرف ملت سوريه مورد عفو قرار گيرند و نه دولت.
در پايان نيز بايد کشور بازسازي شود و تمامي زيربناهاي اقتصادي و حياتي کشور که ويران شده است بار ديگر ساخته شود تا سوريه همچنان قدرتمند باقي بماند و دولت سوريه به زودي اين پيشنهادها را که ميتوان آن را طرح، تفکر و يا هر چيز ديگري ناميد، ارائه خواهد کرد.
دولت سوريه به زودي اين طرح را ارائه ميکند اما تا يک تروريست در سوريه باقي بماند ما با آن مبارزه ميکنيم و تروريستها به هيچ وجه در قالب اين طرح گنجانده نخواهند شد. اين طرح خطاب به کساني است که به آينده سوريه باور دارند و خواهان مذاکره هستند. پس همين الان به کساني که به آن باور ندارند ميگويم نيازي نيست که شما آن را رد کنيد چرا که از ابتدا اين طرح به شما ارائه نشده تا بخواهيد آن را قبول يا رد کنيد!
از اين پس هر طرح ديگري که از سوي طرفهاي خارجي و داخلي ارائه شود بايد براساس طرح اعلامي ما باشد و همراستا با اين طرح و کمک به آن تلقي شود و نه چيزي خارج از آن. حتي در معاهده ژنو نيز که بسياري از بندهاي آن مورد قبول دولت سوريه واقع شده مسائلي نامفهوم و گنگي وجود دارد که از جمله آنها بندي است که اشاره به انتقال قدرت در سوريه دارد.
ابتدا بايد مشخص شود اين انتقال به چه معني است تا سوريه آن را قبول کند. آيا انتقال از آزادي به اسارت است؟ در صورتي که اين بند انتقال سوريه آزاد به سوريه تحت حاکميت ديگران را بخواهد ما آن را قبول نميکنيم. تنها چيزي که در مورد انتقال براي ما قابل قبول است انتقال از ناامني به امنيت است و اينکه سوريه از ناامني به امنيت منتقل شود. هر طرحي که به سوريه ارائه ميشود بايد به حاکميت و استقلال سوريه کاملا احترام بگذارد و ملت نيز بايد با همه پرسي بر آن مهر تاييد بگذارند.
برخيها خيالهاي ديگري براي براي سوريه در ذهن خود ميپرورانند که اين حق آنهاست که در خيالها و تخيلات خود زندگي کنند و دنياي خياليشان را دنبال کنند، اما آنها نميتوانند ما را مجبور کنند که در دنياي خيالي آنها زندگي کنيم.
سوريه نيرومند خواهند ماند و کساني که فکر ميکنند با فشار بر سوريه ميتوانند اين کشور را از مواضع و حقوق خود منصرف کنند در اشتباه هستند. سوريه همواره از فلسطين و مقاومت دفاع ميکند و جولان را حق خود ميداند. جولان متعلق به ماست و فلسطين مساله اساسي ما که هيچ گاه از آنها کوتاه نخواهيم آمد. برخي ميخواهند با کشاندن فلسطينيها به درگيريهاي سوريه از موضوع فلسطين و قضيه آنها سوء استفاده کنند و با اين کار توجه را از دشمن اصلي يعني اسرائيل منحرف کنند. ملت سوريه و فلسطين يکي هستند و هيچ گاه عليه يکديگر دست به اسلحه نميبرند.
از يکايک نيروهاي مسلح سوريه چه آنهايي که ميجنگند و چه آنهايي که جان خود را براي دفاع از کشور و ملت خود از دست دادهاند تشکر ميکنيم و به آنها سلام ميفرستيم و از شهرونداني که در کنار نيروهاي مسلح اسلحه برداشتهاند و به دفاع از کشور ميپردازند تشکر ميکنيم که از جمله آنها ميتوان به ساکنان روستاي رأس العين در نزديکي مرزهاي ترکيه اشاره کرد که با جانفشاني از منطقه خود دفاع کردند. خانوادههاي زيادي در سوريه براي کشور شهيد دادهاند و من نيز يکي از آنها هستم چرا که من نيز فرزندي از فرزندان سوريه محسوب ميشوم.
با فضل و عنايت خدا همچنان به پيش ميرويم و اعلام ميکنيم سلاحها و اقدامات آنها به هيچ وجه ما را نميترساند.